نواختن زنگ سینما در آموزش و پرورش/ چگونه سفره سینما کوچک میشود؟
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۹۹۵۹۷
به گزارش خبرگزاری مهر، قسمت پنجاهم برنامه تلویزیونی «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری و میزبانی امیررضا مافی شامگاه پنجشنبه ۲۱ دی روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.بخش اول این برنامه به گفتوگوی ویژه با مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر پیرامون برگزاری این رویداد اختصاص داشت.
امینی در ابتدای این برنامه بیان کرد: این اولین مصاحبه من درباره جشنواره فیلم فجر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دبیر جشنواره «فجر ۴۲» گفت: انتخاب آثار بسیار کار سختی بود و هیات انتخاب یک ماه درگیر این اتفاق بودند و با وسواس فیلمها را انتخاب کردند. ۳۳ اثر برای نمایش در جشنواره «فجر ۴۲» انتخاب شده است. پارسال باید ۲۲ اثر به بخش رقابتی راه پیدا میکرد اما ۲۴ فیلم داشتیم. همچنین امسال بخش فیلماولیها را در قالب نگاه نو به جشنواره بازگرداندیم. ۵ اثر فیلم اول در بخش سودای سیمرغ نیز حضور پیدا کردند. همچنین شاهد حضور ۴ انیمیشن جدی هستیم که نوید خوبی برای خانوادهها است. ۱۱ بهمن جشنواره فجر افتتاح و از ۱۲ تا ۲۲ بهمن فیلمها نمایش داده میشوند. آخرین روز نمایش فیلمها در خانه جشنواره نیز ۲۱ بهمن است.
در ادامه برنامه، امینی درباره انتقادهایی که به حضور برخی افراد در هیات انتخاب شد، مطرح کرد: ما باید این فرهنگ را در خانواده محترم سینما بپذیریم و با آن کنار بیاییم که هر جشنوارهای یکسری اثر میپذیرد و قرار نیست همه فیلمها انتخاب شوند. من هم در دورههای مختلف فیلم داشتم و مواقعی هم اثرم به جشنواره راه داده نشد. جشنواره فجر اعتبار جهانی دارد و ما خوشبختانه هیات انتخاب داریم در حالی که برخی از جشنوارههای الف دنیا هیات انتخاب ندارند. کسانی به عنوان اعضای هیات انتخاب بودند که سینما برایشان مهم است. به نظر من فیلمسازان نیز باید به آییننامه احترام بگذارند. مهم مودت و همدلی است که باید بین اعضای سینما در شروع سال جدید برای این حوزه رخ بدهد.
وی درباره عدم حضور بانوان در هیات انتخاب جشنواره فجر ۴۲ مطرح کرد: در بین اعضای هیات داوران از بانوان حتما بهره میبریم اما در هیات انتخاب به واسطه سختبودن کار نتوانستیم در خدمت آنها باشیم.
در ادامه دبیر جشنواره «فجر ۴۲» درباره انتقادهای وارده به حضور فیلمهای ارگانی در این دوره از جشنواره گفت: یک سوم جشنواره متعلق به بخش خصوصی است. یک بخشی از آن دوسوم باقیمانده هم مربوط به مشارکت ارگانها با بخش خصوصی است. از سوی دیگر وقتی تولیدات بخش خصوصی کم شده و بخش دولتی عزم خود را جزم کرده است تا به رونق سینما کمک کند، آیا این کار غلط است؟ پس چه کسی باید کمک کند تا خانواده محترم سینما آسیب نبیند؟ ارگانهایی شبیه اوج، سازمان سینمایی سوره، روایت فتح و ... مگر عضو سینما نیستند؟ متاسفانه در این زمینه برخی دوستان تفکراتی را به جامعه غالب میکنند. اگر دستگاههای دولتی به ساخت اثر کمک نکنند، سفره سینما کوچک میشود.
وی ادامه داد: از اهالی رسانه میخواهم که این مساله را دنبال کنند؛ از میان ۱۰۶ اثر متقاضی برای حضور در فجر ۴۲، چند اثر متعلق به بخش خصوصی بود؟ قاعده امر از نظر ما شایستهسالاری است و باید سپاسگزار این باشیم که ارگانهای دولتی به کمک سینما آمدند.
امینی درباره عدم حضور برخی آثار فیلمسازان شناخته شده تصریح کرد: یک اثر در جشنواره میتواند موفق و در اکران ناموفق باشد. گیشه سینما با جشنواره فجر فرق میکند. یک اثر هم ممکن است جنس جشنواره نداشته باشد یعنی شامل شاخصههایی که در جشنواره میتواند به آن اعتبار دهد، نباشد اما در اکران موفق باشد. انتخاب اثر به اسم کارگردان و مولف در جشنواره کار درستی نیست بلکه اثر باید از خود دفاع کند.
دبیر جشنواره فیلم فجر، در ادامه درباره تنوغ ژانری در این دوره از جشنواره بیان کرد: ما خوشبختانه از چارچوب فیلمهای آپارتمانی خارج شدیم؛ هم کار کودک و نوجوان و طنز داریم و هم اثر قهرمانمحور. در حقیقت مخاطبان با سبد مختلفی از آثار روبهرو هستند.
وی درباره سیمرغ بخش نگاه نو و سیمرغ مردمی اظهار کرد: بخش نگاه نو فقط یک سیمرغ دارد و درباره سیمرغ مردمی هم در روزهای آینده اطلاعرسانی خواهیم کرد.
امینی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: در سال گذشته و امسال سعی کرده و میکنیم بحث اخلاقمداری در جشنواره اتفاق بیفتد و آرامش و همدلی برای خانواده سینما رقم بخورد. مهمترین اولویت جشنواره اهالی سینما و دوستان محترم خانه سینما هستند. از سال پیش یک برنامهریزی کردیم و خوشبختانه امسال هم با همکاری مدیران خانه سینما یک مکانی را در نظر گرفتیم و کارت ویژهای برای اعضای خانه سینما تدارک دیدیم که دوستان بتوانند همه آثار را ببینند.
وی یادآور شد: همچنین امسال در تلاش هستیم زنگ سینما را با همکاری وزارت آموزش و پرورش در مدارس بزنیم و صبحها با نمایش آثار ویژه کودکان و نوجوانان در خدمت آنها باشیم.
امینی درباره بخش بین الملل جشنواره فجر ۴۲ نیز یادآور شد: از ۸۷ کشور بیش از ۶۰۰ اثر ارسال شده و استقبال چشمگیر بوده است. بخش بینالملل در کنار بخش ملی کار خود را آغاز میکند. امسال به علت ظلم و جنایتی که رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین رقم زده است، بخش ویژهای را در حوزه فلسطین داریم. همچنین باید بگویم که مهمانان خوبی از سراسر جهان دعوت کردیم و خبرهای خوبی پیش روی این بخش است که اخبار آن به زودی اطلاعرسانی خواهد شد.
کد خبر 5992248 فریبرز داراییمنبع: مهر
کلیدواژه: برنامه نقد سینما مجتبی امینی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر برنامه تلویزیونی شبکه چهار سیما تئاتر ایران فیلم کوتاه جشنواره فیلم عمار هنرمندان تئاتر فیلم سینمایی موسیقی ایرانی شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران جشنواره فیلم فجر موسیقی نواحی فیلم مستند چهل و دومین جشنواره فیلم فجر کارگردان تئاتر چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر موزه سینما هیات انتخاب جشنواره فجر بخش خصوصی فیلم ها فجر ۴۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۹۹۵۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.